آزاده چشمه سنگی | شهرآرانیوز؛ رادیوی بزرگ قدیمی در باغ شمیران روشن بود. شاهین هفت ساله که به عشق بازی و دویدن با پسرعمویش آمده بود چرخی در باغ بزند، با شنیدن قطعهای از بتهوون متوقف شد. یا جادویی در نتهای باشکوه بتهوون بود که بزرگترین لذت یک کودک را به شنیدن تغییرداده بود یا ذات شاهین کوچک با رغبت به موسیقی سرشته شده بود. هرچه بود، جهان هفت ساله پسربچه را به سمت موسیقی کلاسیک متمایل کرد.
این خانه با نوای ساز و دستگاههای موسیقایی غریبه نبود، اما آن روز، همان نقطهای بود که شخصیت هنری پسر دکتر فرهت را شکل داد. تا جایی که به شوق گرفتن یک پیانوی شخصی از پدر، تمام توانش را خرج کرد تا شاگرد اول شود. لیسانس آهنگ سازی اش را که از دانشگاه تهران گرفت، با یک چمدان از آموختههای پدرش عازم آمریکا شد.
آن هم با پاسپورت تحصیلی برای رشته پزشکی. لحظه خداحافظی، دکتر فرهت قرص و محکم در چشمهای شاهین نگاه کرد و برای بار آخر تأکید کرد به محض مستقر شدن، رشته اش را به موسیقی تغییر دهد. او شاید بتواند یک پزشک معمولی شود، اما در موسیقی درخشان خواهد بود. فوق لیسانس آهنگ سازی اش را هم که گرفت بی معطلی راهی فرانسه شد برای مقطع دکتری. اما هرجا که میرفت چمدانش از ارادات به موسیقی ایرانی سنگینتر میشد. حتی رساله دکتری اش را هم درباره آثار آهنگ سازان ایرانی نوشت. حالا دیگر در فرنگ کاری نداشت و سراپا تشنه انتقال دانسته هایش بود.
سال ۱۳۵۵ برگشت ایران و در دانشگاه تهران شروع به تدریس کرد. همان سالهایی که موسیقی ایران هنوز نه به ابتذال آثار لس آنجلسی آمیخته بود نه تقلید ناشیانهای از موسیقی غرب بود. بزرگترین شاخصه هنری اش هم چاشنی تم ایرانی در سمفونی هایش بود. در کلاسهای دانشگاه، بیش از هرچیز به پشتوانه تاریخی ارکسترها تأکید میکرد. میگفت سمفونی بزرگترین فرم ارکسترال است. باید برای مضامین مقدس ساخته شود.
اصلا قبایی نیست که بتوان بر تن تولیدات سفارشی مصنوعی پوشاند. شاهد کلامش هم سمفونیهای پیامبر اعظم (ص)، ایثار، خلیج فارس و... بود. حتی زمانی که اراده کرد سمفونی امام رضا (ع) را بسازد، ارکستر تهران را برای تولید این اثر بسیار کوچک دید. به وضوح شاهد تولیدات باعظمت غربی برای دین مسیحیت بود و افسوس میخورد برای خلأ جدی آثار ایرانی در قبال مضامین مذهبی. پس سمفونی امام رضا (ع) را با الهام از شخصیت امام و مفاهیم سورههای کوچک آخر قرآن آغاز کرد.
با چهار قسمت که در ابتدا به شخصیت امام رضا (ع) و رنج هاش میپرداخت، سپس به تفکرات امام و ارتباطش با خدا اشاره داشت، در ادامه از ارتباط او با مردم میگفت و در آخر پایان زندگی امام و ترک جهان را روایت میکرد. شاهین فرهت هر کجا بستری برای گفتگو دراین بار وجود داشته باشد تأکید میکند این سمفونی را با تمام قلبش ساخته است. بی آنکه کسی به او سفارش تولیدش را داده باشد. حالا ساخت این قطعه از سال ۱۳۸۳ تمام شده، اما همچنان بزرگترین آرزوی شاهین فرهت، تجربه اجرایی با شکوه و درخور برای این اثر ارزشمند و مقدس است.